سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سهراب یار تنهایی های من

ارسال‌کننده : سعید و ...ش در : 88/7/23 4:7 عصر

  
 سهراب یار تنهایی های من
دوستان گلم اونایی که من ومیشناسند اگه این مدت وبلاگمو می دیدند حتما متعجب می شن که چرا از سهراب سپهری چیزی ننوشتم. اما خودمم دلیلشو نمی دونم امروز می خوام جبران کنم شب جمعه است ی فاتحه واسه همه شعرای این سرزمین بخونید خواهش می کنم.
اما نمی دونستم از کجاش بنویس واسه همین از خودش کمک گرفتم (مثه فال حافظ)
صدای پای آب اومد
بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم
(دیده ام گاهی در تب، ماه می آید پایین،
می رسد دست به سقف ملکوت.
دیده ام سهره بهتر می خواند.
گاه زخمی که به پا داشته ام
زیرو بم های زمین را به من آموخته است.
گاه در بستر بیماری من، حجم گل چند برابر شده است.
و فزون تر شده است، قطر نارنج،شعاع فانوس.)
و نترسیم از مرگ
(مرگ پایان کبوتر نیست.
وارونه ی یک زنجره نیست.
مرگ در ذهن اقاقی جاری است.
مرگ در آب و هوای حوش اندیشه نشیمن دارد.
مرگ درذات شب دهکده از صبح سخن می گوید.
مرگ با خوشه ی انگور می آید به دهان.
مرگ در حنجره ی سرخ ـ گلو می خواند.
مرگ مسئول قشنگی پر شاپرک است.
مرگ گاهی ریحان می چیند.
مرگ گاهی ودکا می نوشد.
گاه در سایه نشسته است به ما می نگرد.
و همه می دانیم
ریه های لذت ،پر اکسیژن مرگ است. )


در نبندیم به روی سخن زنده ی تقدیر که از پشت چپر های
                                                   صدا م یشنویم.
اگه سهراب دوست دارید بگین بهم تا براتون هر روز سهراب بنویسم .

 




کلمات کلیدی :

کدهای جاوا وبلاگ

قالب وبلاگ

FreeCod Fall Hafez

کد بارش قلب