سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یک روز با نسل فرهیخته ی اجتماع

ارسال‌کننده : سعید و ...ش در : 89/1/4 1:39 عصر

5 صبح
خواب دیدن جوان خوش تیپ با کت و شلواری سفید که در دستش یک دسته گل
رزی زیباست که از ماشین مدل بالا پیاده می شود و زنگ در خانه را می زند ......
6
صبح
در حال به تفاهم رسیدن برای ازدواج هستند که دختر با صدای بوق شیپوری
پیکان جوانان اصغر پسر همسایه روبروی از خواب می پرد. اخه اصغر هر روز صبح زود که
می خواهد برود مسافر کشی با بوق از نه نه جانش خداحافظی می کند.
7
صبح
در حال اس ام اس بازی اماده رفتن به دانشگاه می شود.
8
صبح : در حال اس ام اس بازی ، یک لقمه نان و پنیرو کمی چای شیرین ...
اوه شیرین نه ! تلخ اخه خانم رژیم دارن.
9
صبح
با یک دست اس ام اس بازی و با دست دیگر اماده کردن وسایل ارایش روی
میز توالت ! اغاز کار سنیگن و حساس ارایش .
10
صبح
ارایش و اس ام اس بازی با جدیت ادامه دارد .
11
صبح
ست کردن رنگ کیف و کفش و مانتو و لنز چشم و بررسی صورت از زوایای
مختلف در اینه و البته اس ام اس بازی .
12
ظهر
مادر برایش اسپند دود می کند . حرکت بسمت دانشگاه .
1
بعدازظهر
حوصله اس ام اس بازی ندارد اخه یک ساعت منتظر اتوبوس در ایستگاه
استاده است . نگاهی به ساعتش می اندازد و تصمیم می گیرد ه سوار تاکسی شود ، اما کو
تاکسی ؟!
اصغر با پیکان جوانانش ترمز می کند.
2
بعدازظهر
موقع پیاده شدن جلوی دانشگاه ، اصغر اقا که توی ان هوای سرد عرق زیادی
کرده و صورتش سرخ سرخ شده به هیچ صراطی حاضر به گرفتن کرایه نیست !
کلاس شروع شده و دختر با عجله وارد کلاس می شود و دنبال جایی خوب می
گردد .
تعریف جای خوب در کلاس : یعنی کنار دست خوش تیپ و پولدارترین پسرکلاس
نشستن.
3
بعدازظهر
وسط کلاس درس موبایل دختر زنگ می زند . با عجله از از کلاس درس خارج
می شود تا جواب مادرش را بدهد . مادر بعد از یک ربع مقدمه چینی می گوید :
-
امروز زودتر بیا قراربرایت خواستگار بیاد....
دختر با خوشحالی زیاد می پرسد : حالا کی می خواد بیاد ؟
-
همسایه روبروی .... برا پسرش




کلمات کلیدی :

کدهای جاوا وبلاگ

قالب وبلاگ

FreeCod Fall Hafez

کد بارش قلب