سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مانعى در مسیر

ارسال‌کننده : سعید و ...ش در : 88/11/25 9:18 عصر

مانعى
در مسیر

در
روزگار قدیم، پادشاهى سنگ بزرگى را که در یک جاده اصلى قرار داد.

. سپس در گوشه‌اى
قایم شد تا ببیند چه کسى آن را از جلوى مسیر بر می‌دارد.

برخى از بازرگانان
ثروتمند با کالسکه‌هاى خود به کنار سنگ رسیدند،

آن را دور زدند و به راه خود ادامه
دادند. بسیارى از آن‌ها نیز به شاه بد و بیراه گفتند

که چرا دستور نداده جاده را
باز کنند
. امّا هیچیک از آنان کارى به سنگ
نداشتند
...


سپس یک مرد روستایى با بار سبزیجات به
نزدیک سنگ رسید. بارش را زمین گذاشت

و شانه‌اش را زیر سنگ قرار داد و سعى کرد که
سنگ را به کنار جاده هل دهد

او بعد از زور زدن‌ها و عرق ریختن‌هاى
زیاد بالاخره موفق شد. هنگامى که

سراغ بار سبزیجاتش رفت تا آن‌ها را بر دوش بگیرد
و به راهش ادامه دهد متوجه شد

کیسه‌اى زیر آن سنگ در زمین فرو رفته است. کیسه را
باز کرد پر از سکه‌هاى طلا بود

و یادداشتى از جانب شاه که این سکه‌ها مال کسى است
که سنگ را از جاده کنار بزند. آ

ن مرد روستایى چیزى را می‌دانست که بسیارى از ما
نمی‌دانیم
!
....
هر مانعى،
فرصتى




کلمات کلیدی : مانعى در مسیر

15 درس زندگی که در هیچ مدرسه ای یاد نمی دهند

ارسال‌کننده : سعید و ...ش در : 88/11/18 10:22 عصر

15 درس زندگی که
در هیچ مدرسه ای یاد نمی دهند

همگی ما همزمان با تحصیل در مدارس ، درسهایی از زندگی نیز می
آموزیم که هردوی آنها مهم است
.

مشکل اصلی این است که زندگی قبل از ما
هم جریان داشته و ما را هم مانند دیگران در مسیرش با خود می برد و این در حالی است
که ما تازه در ابتدای یادگیری و کسب معلومات لازم برای زندگی هستیم و تنها
امیدواریم که روزی به همه ی جوانب دست پیدا کنیم ، پس بطور منطقی دانش ما همیشه
عقب تر از زندگی است
.

در اینجا به درسهایی از زندگی اشاره
کرده ایم که براحتی می توانید از آنها بهره بگیرید
:



















1-
طبق گفته ی Richard Carlson " چیزهای بی ارزش را نچشید " ،
این بدان معنی است که خیلی از مردم
خود را درگیر استرس و به انجام رساندن

کارهای بی ارزش می کنند که در نهایت
در مقابل اهداف اصلی زندگی ، هیچ ارزشی ندارند .وقتی آنقدر خود را درگیر این مسائل
کوچک می کنیم دیگر جایی برای نیل به آرزوهایمان باقی نگذاشته ایم و از لحظات خود
هیچ لذتی نمی بریم
.

2- "
زندگی
غیر قابل پیش بینی است " و ممکن است هر لحظه شما را در شیب و فراز قرار دهد
" . فقط بگویید "هرگز" و بعد ببینید چه اتفاقی می افتد
. برای
مقابله با گره هایی که زندگی در مسیر شما قرار داده است ، تنها با ذهنی باز و خوش
بین ، به آنها خوش آمد بگویید
!!

3-
خسته کننده
ترین واژه در هر زبان " من " است . بله تصور این است که تکرار این کلمه
اعتماد به نفس را بالا می برد. ولی خوب! بیشتر وقتها همه ی آن چیزیی که در مورد
خود با تکرار " من " توضیح و تعریف می کنید، واقعیت ندارد! اینکه یک نفر
دائما" از خود و فضایل خود تمجید و تفسیر کند ، بسیار خسته کننده و یکنواخت
است . این حالت "خود محوری " است نه "اعتماد به نفس
"

4-
انسانیت
مهم تر از مادیات است


اهمیت روابط اجتماعی بسیار مهم تر از
درجات مادی است که هر کدام از ما در مسیر آرزوها به آنها می رسیم. بدون محبت و عشق
و حمایت خانواده و دوستان در زندگی ، موفقیت های مادی ، خیلی لذت بخش نخواهد بود.
با ایجاد تعادل در ملاک های برتری و ارزش های خود ، از ثبات زندگی بیشتری بهره
خواهید برد
.

5-
به غیر از
خودتان ، هیچ کس دیگر نمی تواند شما را راضی کند
!

رضایت و راحتی ذهن شما تنها به عهده
خودتان است ! بله ، روابط اجتماعی ، زندگیمان را پر بار تر می کند ، اما خوب ،
شاید این روابط به تنهایی باعث شادکامی و رضایت شما نشود
.



کلمات کلیدی : 15 درس زندگی که در هیچ مدرسه ای یاد نمی دهند

15 درس زندگی که در هیچ مدرسه ای یاد نمی دهند

ارسال‌کننده : سعید و ...ش در : 88/11/18 10:20 عصر


6- درجه ی
کمال و شخصیت


کمالات برای هر شخص زیباست . کلام و
اعمال نیک ، به دنبال خود ، اعتماد و اطمینان دوستان را در پی دارد . برای رسیدن
به این درجه ، تلاش کنید
.

7-
بیاموزید
که خود ، دیگران و حتی دشمنان خود را ببخشید
.

انسان جایز الخطاست ، همه ما اشتباه
میکنیم ، ولی با کینه توزی و یادآوری صدمات گذشته ، تنها این خودمان هستیم که از
زندگی لذت نمی بریم نه دیگران
!!

8- "
خنده"
داروی هر "درد" است
.

با خوشرویی و تبسم ، دردهای خود را
درمان کنید
.

9-
تغذیه خوب
، استراحت ، ورزش و هوای تازه ، را فراموش نکنید
.

سلامتی خود را دست کم نگیرید . با رعایت
این نکات ، از وضعیت جسمی ایده آل خود ، لذت ببرید
.

10-
اراده ای
مصمم ، شما را به هر چیزی که می خواهید ، می رساند
.

هرگز تسلیم نشوید و به دنبال رسیدن به
آرزوها و اهداف خود تلاش کنید
.

11-
تلویزیون ،
ذهن ما را بیشتر از هر چیزی نابود می کند
!

از تلویزیون کناره گیری کنید و با
ورزش ، مطالعه و یادگیری ، ذهن خود را فعال کنید
.

12-
شکست را
بپذیرید
.

هر کسی در زندگی ممکن است بارها و
بارها شکست بخورد. شکست آموزنده است
. به ما یاد می دهد که چطور متواضع
باشیم و راه درست تری را برای جبران آن انتخاب کنیم . توماس ادیسون با شکستهای
متمادی توانست به هدف خود برسد ، او می گفت :" من شکست نخوردم ، تنها ده ها
هزار راه را امتحان کردم که برایم مفید نبود ! و به نتیجه نرسید
!"

13-
از
اشتباهات دیگران درس عبرت بگیرید
.

یکی از بودائیات پیر چنین می گوید
:" یک مرد دانا کسی است که از اشتباهات خود درسی نیک بیاموزد و اما داناتر
کسی است که از اشتباهات دیگران درس عبرت بگیرد
".

14-
از محبت به
دیگران دریغ نکنید
.

زندگی کوتاه است و پایان آن نامعلوم .
پس سعی کنید محبت کنید تا محبت ببینید
.

15-
آنچنان
زندگی کنید که گویی روز آخر عمرتان است
!!!

همواره سعی کنید بهترین و مهربان ترین
همسر ، رفیق و حتی مهربانترین و بهترین رئیس باشید ، تا زمان وداع با این دنیا به
دنیایی زیباتر دست یابیم
.



تفاوت مدرسه و زندگی :" در مدرسه
درس می آموزید و بعد امتحان می دهید ولی در زندگی ابتدا امتحان خود را پس می دهید
و از آن درس می گیرید




کلمات کلیدی : 15 درس زندگی که در هیچ مدرسه ای یاد نمی دهند

عشق

ارسال‌کننده : سعید و ...ش در : 88/11/15 2:6 عصر

عشق

زنی
از خانه بیرون آمد و سه پیرمرد را با ریش های بلند جلوی در دید
.
به آنها گفت: « من شما را نمی شناسم
ولی فکر می کنم گرسنه باشید، بفرمائید داخل تا چیزی برای خوردن به شما بدهم

آنها پرسیدند:« آیا شوهرتان خانه است؟»
زن گفت: « نه، او به دنبال کاری بیرون
از خانه رفته

آنها گفتند: « پس ما نمی توانیم وارد
شویم

عصر وقتی شوهر به خانه برگشت، زن
ماجرا را برای او تعریف کرد
.
شوهرش به او گفت: « برو به آنها بگو
شوهرم آمده، بفرمائید داخل

زن بیرون رفت و آنها را به خانه دعوت
کرد. آنها گفتند: « ما با هم داخل خانه نمی شویم

زن با تعجب پرسید: « چرا!؟» یکی از
پیرمردها به دیگری اشاره کرد و گفت
نام او ثروت است.» و به پیرمرد دیگر
اشاره کرد و گفت:« نام او موفقیت است
. و نام من عشق است، حالا انتخاب کنید
که کدام یک از ما وارد خانه شما شویم

زن پیش شوهرش برگشت و ماجرا را تعریف
کرد. شوهر گفت:« چه خوب، ثروت را دعوت کنیم تا خانه مان پر از ثروت شود! » ولی
همسرش مخالفت کرد و گفت
چرا موفقیت را دعوت نکنیم؟»
عروس خانه که سخنان آنها را می شنید،
پیشنهاد کرد:« بگذارید عشق را دعوت کنیم تا خانه پر از عشق و محبت شود

مرد و زن هر دو موافقت کردند. زن
بیرون رفت و گفت:« کدام یک از شما عشق است؟ او مهمان ماست

عشق بلند شد و ثروت و موفقیت هم بلند
شدند و دنبال او راه افتادند. زن با تعجب پرسید:« شما دیگر چرا می آیید؟
»
پیرمردها با هم گفتند:« اگر شما ثروت
یا موفقیت را دعوت می کردید، بقیه نمی آمدند ولی هرجا که عشق است ثروت و موفقیت هم
هست

 




کلمات کلیدی : عشق

بغل کردن

ارسال‌کننده : سعید و ...ش در : 88/11/13 3:3 عصر

بغل کردن مطمئناً احساس خیلی خوبی به شما می بخشد و شواهد نشان می دهد
تاثیرات بسیار خوبی هم بر سلامتی ما دارد. در تحقیقی که در دانشگاه کارولینای
شمالی انجام گرفت، محققان دریافتند که بغل کردن هورمون
"اکسیتوسین" را افزایش داده و خطر
ابتلا به بیماری های قلبی را کاهش می دهد
.

درواقع، وقتی زوجین 20 ثانیه همدیگر را بغل می کنند، سطح اکسیتوسین در
بدنشان که طی تولد بچه و شیردهی آزاد می شود، بالا می رود
. افرادیکه در روابط عاشقانه هستند، بیشترین افزایش اکسیتوسین را دارند.

ضمناً سطح هورمون استرس، کورتیزول، هم در خانم ها همراه با فشارخون
پایین آمد
. دکتر
کارن گورون یکی از محققین این تحقیق می گوید، "هرچه حمایت عاطفی بیشتر باشد،
این افزایش میزان اکسیتوسین نیز نیز هم در مرد و هم در زن بیشتر خواهد شد. اما
اهمیت اکسیتوسین و اثرات محافظت کننده آن دربرابر بیماریهای قلبی، میتواند برای
خانم ها بیشتر باشد
."

دکتر کارمین گریفیت، سخنگوی بنیاد قلب بریتانیا، می گوید،
"دانشمندان علاقه زیادی به این مسئله نشان می دهند که احساسات مثبت می تواند
برای سلامتی مفید باشد
. این تحقیق نشان میدهد که ساپرت عاطفی، مثلاً به شکل در آغوش کشیدن های
عاشقانه می تواند تاثیرات مثبتی بر سلامت قلب داشته باشد
. "

در واقع، در یک تحقیق دیگر که آنهم توسط دکتر گورون انجام شد، به
اثبات رسید که بغل کردن و گرفتن دستها، تاثیرات استرس را کاهش می دهد. از دو گروه
زوج خواستند که درمورد یک موضوع ناراحت کننده با هم صحبت کنند، اما یک گروه از قبل
دست های همدیگر را در دست گرفته بودند و همدیگر را بغل کرده بودند درحالیکه گروه
دیگر اینکار را انجام نداده بودند. در این تحقیق مشخص شد که



کلمات کلیدی : بغل کردن

بغل کردن

ارسال‌کننده : سعید و ...ش در : 88/11/13 3:3 عصر

:

-
افزایش فشارخون در گروهی که هیچ تماسی با هم نداشتند درمقایسه با
گروهی که همدیگر را در آغوش گرفته بودند، بیشتر بود
.

-
ضربان قلب در گروهی که تماسی نداشتند 10 ضربه در دقیقه بود درحالیکه
برای گروه دیگر این مقدار 5 ضربه در دقیقه بود
.

دکتر گورون پیشنهاد می کند که تماس های گرم و در آغوش کشیدن و گرفتن
دست ها قبل از شروع یک روز سخت می تواند شما را در طول روز محافظت کند
.

انسانها موجوداتی اجتماعی هستند، همانطور که در تحقیقات مختلف ثابت
شده است که آنهایی که در زندگی دوستانی برای خود دارند، و همچنین آنها که ازدواج
کرده اند، سالمتر هستند
.

ما به ارتباطات اجتماعی احتیاج داریم و این ارتباطات شامل لمس کردن، حتی
فراتر از ظرفیت یک زوج است. مثلاً این واقعیت که نوزادان از تماس های پوستی مستقیم
با مادرشان فایده می برند و رشد بهتری خواهند داشت را در نظر بگیرید
.

مثالی که گفته شد یک تحقیق کره ای بود که روی نوزادان پرورشگاهی انجام
شد. آندسته از نوزادان که 5 روز در هفته و به مدت 4 هفته، 15 دقیقه بیشتر صدای
زنانه شنیدند، ماساژ و ارتباط چشمی مستقیم داشتند، بعد از گذشت چهار هفته و در سن
6 ماهگی، وزن و قد بیشتری اضافه کردند و شکل گیری سرشان نیز بهتر بود تا آنهایی که
این تحریک اضافی را نداشتند
.

شواهد نشان داده است که تماس درمانی استرس و درد را در بزرگسالان کاهش
می دهد و نشانه های بیماری آلزایمر مثل بیقراری، آواگری، قدم زدن های عصبی و از
این قبیل را نیز کاهش می دهد
.

وقتش رسیده بیشتر بقیه را بغل کنید

تحقیقات نشان می دهد که زوج های امریکایی چندان تمایلی به آغوش کشیدن
در مجامع عمومی را ندارند. طبق تحقیقات زوج های پاریسی سه مرتبه بیشتر از زوج های
امریکایی وقتشان را به بغل کردن هم میگذرانند
.

بغل کردن در روابط زناشویی فوایدی دارد که احتمالاً هیچوقت فکرش را هم
نمی کردید. بغل کردن
...

-
احساس خوبی به شما می دهد.

-
حس تنهایی را از بین می برد.

-
بر ترس غلبه می کند.

-
دریچه احساساتتان را باز می کند.

-
اعتماد به نفس را بالا می برد.

-
حس نوع دوستی شما را تقویت می کند.

-
روند پیر شدن را کندتر می کند.

-
اشتها را فرو می نشاند.

-
استرس و فشارهای عصبی را کاهش می دهد.

-
با بیخوابی مبارزه می کند.

-
عضلات بازوها و شانه ها را شکل می دهد.

-
اگر قدتان کوتاه باشد، یک نوع تمرین کششی به حساب می آید.

-
یک جایگزین عالی برای بی بند و باری است.

-
یک جایگزین سالم و مطمئن برای مصرف الکل و دخانیات است.

-
وجود فیزیکی شما را تایید می کند.

-
دموکراتیک است (هر کس حق در آغوش کشیده شدن دارد).

فواید بیشتر بغل کردن

-
از نظر اکولوژیکی خوب است (محیط را خراب نمی کند)

-
برای صرفه جویی در انرژی بسیار خوب است (گرما را حفظ می کند)

-
قابل حمل است.

-
به هیچ ابزار خاصی نیاز ندارد.

-
هیچ محل خاصی نمی طلبد (یک محل خوب برای بغل کردن هرجایی می تواند
باشد
)

-
روزهای شاد را شادتر می کند.

-
فضاهای خالی زندگی را پر میکند.

-
حتی بعد از جدا شدن از آغوش، باز هم فایده می رساند




کلمات کلیدی : بغل کردن

رابطه ی تمایلات جنسی و یک زندگی موفق

ارسال‌کننده : سعید و ...ش در : 88/11/8 12:50 عصر

رابطه ی تمایلات جنسی و یک زندگی موفق

تمایل
به رابطه ی جنسی در زندگی زناشویی و استفاده بهینه از آن، راهی است بسوی موفقیت و
شادکامی در زندگی. به راستی با وجود مشغله های امروزی، آیا فرصتی را گذاشته اید تا
به این مسئله و فواید آن فکر کنید.؟

یک رابطه جنسی سالم مساوی است با
زندگی بهتر. این موضوع را جدی بگیرید
. مطالعات اخیر توسط دکتر هلن فیشر به
روی چهل هزار زوج جوان، نشان داده است که وجود رابطه ی سالم و لذت بخش در آنها،
تأثیر بسزایی در افزایش بازدهی کاری داشته است. در حین یک رابطه ی جنسی، بدن
اکسیتکسین ترشح می کند که به دنبال آن آرامش را در روح و جسم ما به دنبال دارد.
همچنین ترشح دوپامین و تستسترون و دیگر تغییرات شیمیایی در بدن، تأثیراتی چون،
خوابی راحت، افزایش خلاقیت، تمرکز بر امور کاری، افزایش اعتماد به نفس را در پی
دارد
. داشتن یک رابطه ی جنسی سالم، موجب
افزایش انگیزه، اتکاء به نفس، آرامش و در نهایت کاهش هنجار های محیط کاری و افزایش
کارآیی می شود. به عبارت دیگر یک فرد با داشتن یک رابطه ی جنسی لذت بخش، توان کاری
خود را در جهت نیل به موفقیت ها بالا می برد
.
با ارضاء کامل از رابطه ی جنسی خود در
زندگی، در ایجاد ارتباطات اجتماعی و کاری، موفقیت های بی شماری را کسب می کنید. با
جود حس تمایل به برقراری دوباره ی این رابطه، انگیزه ای است که همچون موتوری قوی
شما را بر آن می دارد تا امور روزانه خود را سریع ولی به نحوی صحیح به اتمام
برسانید تا خود را به منزل و همسر خود برسانید! به گفته ی
Ian Kerner ؛ نویسنده ی کتاب " عشق و تمایلات"؛ با یک رابطه ی جنسی
دلنشین و ترشح اندورفین در اعماق وجود خود، حس زندگی و اطمینان را افزایش می دهید
.
در مقابل، نداشتن یک رابطه ی شیرین در
زندگی عواقب خاص خود را در بر دارد
. صبحگاه با عدم ارضا و برقرار نکردن
این رابطه بطور دلخواه، با اعصابی متشنج، ناامیدانه و عدم تمرکز بروی امور روزمزه،
روبرو می شوید. در این صورت است که بسوی انحرافات اخلاقی و فساد اجتماعی تمایل
بیشتری خواهید یافت و درنتیجه ی آن، آسیب پذیرتر می شوید. با یک رابطه ی جنسی خوب،
هر یک از طرفین از اشتباهات یکدیگر به آسانی می گذرند و در برخورد با محیط بیرونی
و اجتماعی همخوانی بیشتری را دارند
.
شما در چه وضعیتی هستید؟ دکتر هلن
فیشر همواره توصیه می کند که زوج ها باید کیفیت رابطه ی جنسی خود را بر دیگر
مشغولیتهای بلا استفاده ولی تکراری روزمره زندگی ( همچون، ساعتها جلوی تلویزیون
نشستن، مکالمه های تلفنی بی ثمر و درواز مدت و دیگر مختلات زندگی ) ، ترجیح دهند.
اگر احساس می کنید که در رابطه ی خود آن حس عاطفی مناسب را ندارید، سعی کنید
رومانتیک تر باشید. به نیازهای جنسی همسرتان اهمیت دهید و بدانید که هدف از یک
رابطه تنها زاد و ولد نیست
!
و حالا صادقانه از خود بپرسید: آیا از
یک رابطه ی جنسی خوب بهره مند هستید؟ اصلا" به این موضوع اهمیتی می دهید؟
نیازهای جنسی طرف مقابل خود را می شناسید؟ اگر پاسخ شما منفی است، به فکر تعمقی
دیگر به روی رابطه خود باشید. حتی موارد اشتباه خود را یادداشت کنید و سعی به
اصلاح آن کنید
. حداقل امتحان کنید و این بار ببنید که
واقعا" نیازهای هر دو طرف شما بر آورده می شود؟




کلمات کلیدی : رابطه ی تمایلات جنسی و یک زندگی موفق

بهشت و جهنم!

ارسال‌کننده : سعید و ...ش در : 88/11/5 12:54 عصر

روزی یک مرد
روحانی با خداوند مکالمه ای داشت
: "خداوندا! دوست دارم بدانم بهشت و جهنم چه شکلی هستند؟ "،
خداوند او را به سمت دو در هدایت کرد و یکی از آنها را باز کرد، مرد نگاهی به داخل
انداخت، درست در وسط اتاق یک میز گرد بزرگ وجود داشت که روی آن یک ظرف خورش بود،
که آنقدر بوی خوبی داشت که دهانش آب افتاد، افرادی که دور میز نشسته بودند بسیار
لاغر مردنی و مریض حال بودند، به نظر قحطی زده می آمدند، آنها در دست خود قاشق
هایی با دسته بسیار بلند داشتند که این دسته ها به بالای بازوهایشان وصل شده بود و
هر کدام از آنها به راحتی می توانستند دست خود را داخل ظرف خورش ببرند تا قاشق خود
را پر نمایند، اما از آن جایی که این دسته ها از بازوهایشان بلند تر بود، نمی
توانستند دستشان را برگردانند و قاشق را در دهان خود فرو ببرند.


مرد روحانی با دیدن صحنه بدبختی و عذاب آنها غمگین شد، خداوند گفت
: "تو جهنم را دیدی، حال نوبت بهشت است"، آنها به سمت اتاق بعدی رفتند و خدا در را باز کرد، آنجا هم
دقیقا مثل اتاق قبلی بود، یک میز گرد با یک ظرف خورش روی آن و افراد دور میز، آنها
مانند اتاق قبل همان قاشق های دسته بلند را داشتند، ولی به اندازه کافی قوی و چاق
بوده، می گفتند و می خندیدند، مرد روحانی گفت
: "خداوندا نمی فهمم؟!"،
خداوند پاسخ داد
: "ساده است، فقط احتیاج به یک مهارت دارد، می بینی؟ اینها یاد گرفته اند که به
یکدیگر غذا بدهند، در حالی که آدم های طمع کار اتاق قبل تنها به خودشان فکر می
کنند!"

هنگامی که موسی
فوت می کرد، به شما می اندیشید، هنگامی که عیسی مصلوب می شد، به شما فکر می کرد،
هنگامی که محمد وفات می یافت نیز به شما می اندیشید، گواه این امر کلماتی است که
آنها در دم آخر بر زبان آورده اند، این کلمات از اعماق قرون و اعصار به ما یادآوری
می کنند که یکدیگر را دوست داشته باشید، که به همنوع خود مهربانی نمایید، که
همسایه خود را دوست بدارید، زیرا که هیچ کس به تنهایی وارد بهشت خدا
(ملکوت الهی) نخواهد
شد.

تخمین زده شده
که
93% از مردم این متن را برای دیگران ارسال نخواهند کرد، زیرا آنها
تنها به خود می اندیشند، ولی اگر شما جزء آن
7% باقی مانده می باشید، این پیام را برای دیگران ارسال نمایید،
من جزء آن
7% بودم، همچنین به یاد داشته باشید که من همیشه حاضرم تا قاشق
غذای خود را با شما سهیم شوم.

 





کلمات کلیدی : بهشت و جهنم!

FROGS قورباغه ها

ارسال‌کننده : سعید و ...ش در : 88/11/3 12:44 عصر

سلام امروزمیخوام براتون یک داستان قدیمی اما همیشه تازه و مفید رو نقل کنم امیدوارم براتون مفید باشه

FROGS
قورباغه ها
Once upon a time there was a bunch of tiny frogs.... who

arranged a running competition.
روزی از روزها گروهی از قورباغه های کوچیک تصمیم گرفتند که با

هم مسابقه ی دو بدند.

The goal was to reach the top of a very high tower.
هدف مسابقه رسیدن به نوک یک برج خیلی بلند بود.

A big crowd had gathered around the tower to see the
race and cheer on the contestants....
جمعیت زیادی برای دیدن مسابقه و تشویق قورباغه ها جمع شده بودند


کلمات کلیدی : FROGS
قورباغه ها

FROGS قورباغه ها

ارسال‌کننده : سعید و ...ش در : 88/11/2 1:14 عصر

...

The race began....
و مسابقه شروع شد....

Honestly,no one in crowd really believed that the tiny

frogs would reach the top of the tower.
راستش, کسی توی جمعیت باور نداشت که قورباغه های به این
کوچیکی

بتوانند به نوک برج برسند.

You heard statements such as:
شما می تونستید جمله هایی مثل اینها را بشنوید:
"Oh, WAY too difficult!!"
"اوه,عجب کار مشکلی!!"
"They will NEVER make it to the top."
"اونها هیچ وقت به نوک برج نمی رسند."

or: 
یا:

"Not a chance that they will succeed. The tower is too

high!"
"هیچ شانسی برای موفقیتشون نیست.برج خیلی بلند ه!"

The tiny frogs began collapsing. One by one....
قورباغه های کوچیک یکی یکی شروع به افتادن کردند...

Except for those, who in a fresh tempo, were climbing

higher and higher....
بجز بعضی که هنوز با حرارت داشتند بالا وبالاتر می رفتند...
The crowd continued to yell,  "It is too difficult!!! No one

will make it!"
جمعیت هنوز ادامه می داد,"خیلی مشکله!!!هیچ کس موفق
نمی شه
!"
 
More tiny frogs got tired and gave up....
و تعداد بیشتری از قورباغه ها خسته می شدند و از ادامه دادن
منصرف




کلمات کلیدی : FROGS
قورباغه ها

<      1   2   3   4   5   >>   >

کدهای جاوا وبلاگ

قالب وبلاگ

FreeCod Fall Hafez

کد بارش قلب